پس از آن كه حرّ بن يزيد، امام حسين(ع) و يارانش را در سرزمين كربلا در محاصرهي خويش قرار داد و مانع حركت آنان گرديد، عبيداللَّه بن زياد عامل يزيد در كوفه، فرماندهي سپاه يزيد را بر عهدهي عمر بن سعد گذاشت. عمر بن سعد در روز جمعه سوم محرمالحرام سال 61 قمري به همراه چهار هزار نيروي جنگي وارد كربلا شد و فرماندهي آنان را بر عهده گرفت. عمر بن سعد پيش از واقعهي كربلا، منصب حكومت "ري" را از عبيداللَّه گرفته بود وليكن با مخالفت اباعبداللَّه الحسين(ع) با يزيد و امتناع از بيعت و حركت آن حضرت به سوي كوفه، عبيداللَّه، حكومت "ري" را مشروط به خاتمه بخشيدن به قضيهي امام حسين(ع) نمود. عمر بن سعد به خاطر دستيابي به حكومتِ منطقهي وسيعِ ايالت "ري" - كه هرگز به آن نايل نيامد - فرماندهي سپاه يزيد را پذيرفت و مرتكب جنايت بزرگ غيرانساني شد. از روزي كه عمر بن سعد وارد سرزمين كربلا شد، پيوسته لشكرياني از سوي عبيداللَّه بن زياد براي وي فرستاده ميشد. بنابر روايتي تا ششم محرم، متجاوز از 20000 نفر در سپاه عمر بن سعد گرد آمدند.
پس از تثبيت اسلام در مدينه و نواحي اطراف آن، پيامبر اكرم (ص) به حكم صدور جهاني اسلام به نقاط ديگر دنيا، با ارسال نامه به پادشاهان و امپراتوران زمان، رسماً دعوت به اسلام را آغاز كرد. مورّخين، تعداد نامه هايى را كه رسول گرامي اسلام (ص) در اين زمان ارسال فرمود، بين 12 تا 26 نامه ذكر كردهاند. مخاطبين نامهها نيز پادشاهان و فرمانروايان روم، ايران، حبشه، بحرين، يمن و برخي ديگر از سرزمينهاي بزرگ آن عصر بودند و هر كدام از آنها به گونهاي نسبت به دعوت حضرت رسول، واكنش نشان دادند. چند سال پس از اين دعوت، دين اسلام، گسترش چشمگيري يافت.
روز آزاد شدن حضرت "يوسف (ع)" از زندان و استحباب روزه براي رفع هر گرفتاري
روز سوم ماه محرم روزیست که حضرت یوسف (ع) از زندان بیرون شده . در مفاتيح الجنان روايتي نقل شده كه هرکه آنروز را روزه دارد ، آسان فرماید حق تعالی بر او کارهای مشگل را و برطرف کند از او اندوه را و دعایش مستجاب گردد.
درگذشت فقيه بزرگ شيعه "ابوالحسين مسعود بن عيسي" معروف به "شيخ ورام" (605 ق)
ابوالحسين مسعود بن عيسي معروف به شيخ وَرّام بن ابي فِراس المالكي الاَشتري، از اولادِ مالك بن حَرَثِ اشترِ نخعي - از اصحاب اميرالمؤمنين امام علي(ع) - ميباشد. ايشان، جدِّ مادري عالم بزرگ اسلام، سيد بن طاووس و ابن ادريس حِلّي است. امام فخر رازي، از شاگردان او به شمار ميرود و كتاب الف: مساله في المواسعه و المضايقه و تنبيهُ الخاطر و نَزْهَةُ النّاظِر در اخلاق معروف به مجموعهي وَرّام نيز از اين فقيه بزرگوار شيعي است.
ورود كاروان اباعبداللَّه الحسين (ع) به سرزمين كربلا (61 ق)
پس از آن كه والي مدينه، امام حسين(ع) را براي بيعت با يزيد تحت فشار قرار داد، آن حضرت به مكه رفت و پس از مدتي، در روز ترويه يعني هشتم ذيحجّهي سال 60 قمري از مكهي معظمه به سوي عراق مهاجرت فرمود. در اوايل ماه محرم سال 61 قمري، لشكريان عبيداللَّه بن زياد به فرماندهي حُرّ بن يزيد رياحي با آن حضرت مواجه شده و مانع پيشروي آن حضرت به سوي كوفه شدند. گرچه حرّ بن يزيد، مأموريت داشت با امام حسين(ع) برخورد شديد نمايد وليكن رفتار وي با امام بر رِفق و مدارا بود. از اين رو حرّ و لشكريانش در نماز جماعت امام حسين(ع) شركت ميكردند و به خطبههاي دلنشين وي گوش جان ميسپردند و اين دو سپاه چند روز بدون هيچگونه مشكلي در كنار هم بودند. امّا عبيداللَّه بن زياد كه در جنگ با اباعبداللَّه الحسين(ع) اصرار فراوان داشت، نامهاي به حرّ بن يزيد نوشت و وي را مأمور سختگيري بر امام حسين(ع) نمود. حرّ بن يزيد نيز طبق فرمان، راه را بر امام حسين(ع) و يارانش مسدود نمود و آنان را به سوي منطقهي خشك و بيحاصلي به نام كربلا هدايت كرد و در آنجا آنان را در محاصرهي خويش قرار داد. قافلهي امام حسين(ع) چون به سرزمين كربلا رسيدند، آن حضرت پرسيد: اين زمين چه نام دارد؟ عرض كردند: كربلا. آن حضرت تا نام كربلا را شنيد، فرمود: اَللّهمَّ اِنّي اَعوُذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلاءِ. و سپس فرمود: اين، موضع كَرْب و بَلا و محلّ محنت و عِنا است. فرود آييد كه اينجا منزل و محل خيمههاي ما است و اين زمين، جاي ريختن خون ما است و در اين مكان قبرهاي ما واقع خواهد شد. جدّم رسول خدا (ص) مرا به اين امور خبر داد. به ناچار، آن حضرت و ياران و اصحابش در روز پنجشنبه دوم محرمالحرام سال 61 قمري در آن سرزمين فرود آمدند و حرّ بن يزيد نيز با سپاهيانش در مقابل آن حضرت، خيمه زدند.
«امر» به معنای فرمان دادن و «نهی» به معنای بازداشتن و منع از انجام کاری است. «معروف»، هر آن چیزی است که عقل و دین، آن را به نیکی و خوبی می شناسند و معرفی می کنند و «منکر»، هر آن چیزی است که عقل و شرع، آن را ناپسند می دارند. پس امر به معروف، یعنی فرمان دادن به انجام کارهای نیک و نهی از منکر، به معنای بازداشتن از بدی و ناپسندی است. یکتاپرستی، نیکی به پدر و مادر، انفاق به خویشاوندان، کمک به مساکین و درماندگان، برپایی نماز، پایبندی به عهد، مبارزه با ظلم و ستم، امر به معروف و نهی از منکر، پرداخت وجوهات شرعی و... نمونه هایی از معروف ها، و شرک به خداوند، زنا و فحشا، ربا، سرقت، دست درازی به اموال یتیمان، تکبر، اسراف و بدخویی، نمونه هایی از منکرهای ذکر شده در قرآن کریم می باشند. دستور قرآن کریم بر ضرورت و وجوب امر به معروف و نهی از منکر کاملا آشکار است. در آیه ای می خوانیم:«و باید از میان شما گروهی باشند دعوتگر به خیر که به نیکی (معروف) فرمان دهند و از ناشایستی(منکر) باز دارند و اینان رستگارانند». دراهمیت امر به معروف و نهی از منکر همین بس که در قرآن کریم، نام آمرین به معروف، در کنار نام پیامبران آمده است و کیفر قاتلان آنان، مثل کیفر قتل انبیاست. برای امر به معروف و نهی از منکر، سه مرحله را متذکر شده اند: نخست این که انسان، از بروز گناه، اندوهگین باشد و قلبا راضی از کار منکر نبوده و از آن متنفر باشد. در این مرحله هیچ کس معاف نیست و حتی افراد ناتوان نیز باید از گناه متنفر باشند؛ زیرا اگر کسی راضی به عمل قومی باشد، در عمل آنان شریک است. در مرحله دوم، آمر به معروف، با زبان به خلافکار هشدار می دهد و به خوبی ها سفارش می کند، و مرحله سوم آن است گه اگر بیان، اثر نکرد، با قدرت در برابر منکرات بایستد. این اِعمال قدرت و خشونت باید بسیار سنجیده و حساب شده باشد تا موجب بروز هرج و مرج در جامعه و ایجاد منکرهای بزرگ تر نگردد. آثار فردی و اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر، آن قدر فراوان است که در قرآن و روایات، حساب این دو فریضه پربرکت از دیگر فریضه ها جدا شده است. بهره مندی از الطاف خداوند، نجات از قهر و غضب الهی، وفور نعمت های اقتصادی، کسب حلال، عزّت و سرافرازی مؤمنین، سرکوبی و کنترل اشرار و برقراری نظم و انضباط اجتماعی، نمونه هایی از آثار و برکت های آن است. در بُعد فردی، کسی که آمر به معروف باشد، خود، اهل معروف خواهد شد و خواه ناخواه، به رستگاری خواهد رسید و در بُعد اجتماعی، امر به معروف و نهی از منکر، ضامن بقای کلیه برکت های معنوی، اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه مسلمین است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره آداب امر به معروف و نهی از منکر فرمود: آمر به معروف، نیازمند آن است که به حلال و حرام آگاه و از آن چه دیگران را امر و نهی می کند، خود، فارغ شده باشد. برای خلق، ناصح مهربان و با آنان رفیق باشد. با لطف و بیان خود، آنان را دعوت کند، اخلاق آنان را بشناسد تا با هر یک مناسب شأنش رفتار کند، به مکر نفس و نیرنگ های شیطان بینا و بر آن چه بدو رسد، شکیبا باشد و آنان را به سبب آن چه بدو رسیده، مکافات و از آنان شکایت نکند، خشونت نورزد و برای نفس خود خشمگین نشود. نیّت خود را برای خدا خالص گرداند و از او یاری بخواهد و در پی رضایت او باشد. پس اگر با او مخالفت و در حقش جفا کنند، صبر پیشه کند و اگر با او موافقت کنند و سخنش را بپذیرند، سپاس گزاری کند و کار خود را به خدایش واگذرد و به عیب خویش بنگرد».
شهادت دكتر "فتحي شقاقي" دبير كل جنبش جهاد اسلامي فلسطين (1995م)
دكتر فتحي شقاقي، دبيركل جنبش جهاد اسلامي فلسطين در سال 1951م، در اردوگاه آوارگان فلسطيني در شهر غَزّه به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات متوسطه به معلمي روي آورد و با اتمام دروس دانشگاهي خود در رشته پزشكي، به طبابت در يكي از بيمارستانهاي بيت المقدس پرداخت. دكتر فتحي شقاقي در سال 1968م، به جنبش جهاد اسلامي فلسطين پيوست و پس از مبارزات طولاني بر ضد صهيونيستها، به دبير كلي جنبش جهاد اسلامي برگزيده شد. وي روز جهاني قدس را روز احياي اسلام و احياي جهاد ضد صهيونيستي ميدانست و آن را گرامي ميداشت. اين مبارز فلسطيني در راه آرمان ملت فلسطين تلاش فراواني از خود نشان داد و دشمن صهيونيستي را به فكر انتقام واداشت. دكتر فتحي شقاقي سرانجام در اقدامي تروريستي در 26 اكتبر 1995م به دست عوامل سازمان جاسوسي اسرائيل (موساد) در والتا پايتخت مالت واقع در درياي مديترانه مورد سوء قصد واقع شد و در 44 سالگي به شهادت رسيد. ترور فتحي شقاقي، واكنش تند مسلمانان و مخالفان صهيونيسم را برانگيخت و بار ديگر ماهيت تروريستي اين رژيم غاصب را به همگان نشان داد.
آيت اللَّه ميرزا ابوالحسن رفيعي قزويني در سال 1310 ق در قزوين به دنيا آمد و دروس حوزوي را در قزوين و سپس در تهران گذراند. پس از ورود آيت اللَّه حائري يزدي به قم، به اين شهر عزيمت كرد و به تدريس و تاليف پرداخت. ميرزاي قزويني پس از اخذ درجهي اجتهاد راهي قزوين گرديد و حوزه آن ديار را احياء كرد. وي از افراد نادري بود كه علوم عقلي و نقلي را به خوبي فرا گرفته و مدارج عالي كمال را پيمود. علامه سيدابوالحسن قزويني سرانجام پس از سالها مجاهدت، در 85 سالگي به لقاءاللَّه پيوست و در حرم حضرت معصومه(س) به خاك سپرده شد.
ابوهادي جعفر بن سيدمهدي بن حسن حسيني، از علماي اماميهي خاندان آلقزويني و شاعري ماهر و اديبي لغوي است كه در "حِلِّه" در عراق سكونت داشته و داراي رياست مذهبي بوده است. اين عالم گرانقدر نزد پدر خود و شيخ انصاري و فاضل ايرواني به مدارج عالي علمي دست يافت و سپس به تدريس و تاليف مشغول شد. كتاب اشراقات در منطق و تلويحات در اصول فقه از تاليفات ميرزاجعفر قزويني ميباشند. ميرزاجعفر قزويني در حله وفات يافت و در نجف اشرف دفن گرديد.
گاهشماری هجری قمری، گاهشماری براساس چرخش ماه است که توسط مسلمانان و نیز در بسیاری از کشورهای اسلامی به عنوان سالنمای مذهبی یا در مواردی سالنمای مدنی استفاده میشود. از این سالنمای در بسیاری از آیینهای اسلامی، از قبیل روزه، حج، تعیین ماههای حرام، و عزاداری استفاده میشود. در زمان خلافت عمر بن خطاب خليفه دوم مسلمين به توصیه علی بن ابیطالب هجرت پيامبر اسلام از مكه به مدينه مبدأ اين تقويم قرار گرفت و مدون شد. قبل از جهانی شدن گاهشماری میلادی در بسیاری از کشورهای اسلامی و رسمی شدن گاهشماری هجری خورشیدی در ایران و افغانستان، سالنمای هجری قمری سالنمای اصلی سرزمینهای اسلامی بود و وقایع تاریخی در اکثر قریب به اتفاق موارد با این گاهشماری ثبت میشد. مبدأ گاهشماری هجری قمری مانند گاهشماری هجری خورشیدی، سال هجرت پیامبر اسلام، محمد، سال ۶۲۲ میلادی از مکه به مدینه می باشد. آغاز هجرت پیامبر اسلام از مکه روز دوشنبه (۱ ربیعالاول/ ۲۴ شهریور سال ۱ هجری) برابر با ۱۳ سپتامبر ۶۲۲ میلادی قدیم (ژولیانی) و ۱۶ سپتامبر ۶۲۲ میلادی جدید (گرگوری) و ورود پیامبر به مدینه روز ۸ ربیعالاول همان سال میباشد. سرآغاز گاهشماری هجری قمری روز جمعه «۱ محرم سال ۱ هجری قمری» (۲۷ تیر سال ۱ هجری شمسی) برابر با ۱۶ ژوئیه ۶۲۲ میلادی قدیم (ژولیانی) و ۱۹ ژوئیه ۶۲۲ میلادی جدید (گرگوری) است.
پس از تصويب قانون ننگين كاپيتولاسيون توسط دولت و مجلس در مهرماه 1342، اين قانون در مطبوعات افشا و اعلام نشد. چندي بعد، نشريه داخلي مجلس، حاوي متن كامل سخنرانيها و گفتگوهاي نمايندگان و رييس دولت در اين زمينه به دست امام خميني(ره) رسيد. ايشان تصميم گرفتند حقايق را به مردم گفته و آنها را از فاجعه بزرگي كه به دست رژيم به وقوع پيوسته بود با خبر سازند. در اين حال حضرت امام كه چند ماه قبل از آن، از زندان رژيم شاه آزاد شده بودند، با ايراد سخنراني تاريخي خود، به تصويب قانون كاپيتولاسيون يا اعطاي مصونيت قضايي به اتباع امريكا در ايران، شديداً اعتراض كرد. اين نطق مهم كه در اجتماع بزرگ روحانيان و مردم قم و ديگر شهرها بيان شد، در حقيقت محاكمه هيئت حاكمه آمريكا به علت دخالتهاي غيرقانوني آنان در امور داخلي ايران و نيز افشاي خيانتهاي شاه به اسلام و ملت ايران بود. حضرت امام همچنين رژيم صهيونيستي و پشتيباني آمريكا را از اين رژيم محكوم كرد. امام همچنين در اعلاميهاي كه در سطحي گسترده توزيع شد، تصويب كاپيتولاسيون را مخالف اسلام و قرآن شمردند و اين امر را همانند اقرار به مستعمره بودن ايران ناميدند. بازتاب سخنراني و اعلاميه شديد اللحن امام به قدري عميق و وسيع بود كه رژيم را يكبار ديگر در برابر طوفاني از خشم و نفرت و اعتراض قرار داد. طوفاني كه رژيم، هرگز انتظار آن را نداشت و ميرفت كه به يك واكنش عمومي انفجارآميز منتهي گردد. سخنان صريح امام بر ضد قانون كاپيتولاسيون و رژيم پهلوي باعث روشنگري مردم و خشم شديد رژيم وابسته شاه گرديد به گونه اي كه رژيم، محدوديتهاي تازه اي را براي امام به وجود آورد و چند روز بعد در سيزدهم آبان همان سال، ايشان را بازداشت و به تركيه تبعيد كرد. اين مرحله را بايد نقطه عطفي در تاريخ نهضت اسلامي ايران دانست زيرا ابعاد گسترده مبارزه با استبداد، اينك همراه با مبارزهاي آشتي ناپذير با استكبار جهاني، همسو و در مسير يك آرمان پيش ميرفت و ماهيت نهضت، غني تر و آرمانهاي آن كاملتر مي گشت.
این سوال یک پرسش حدیثی است نه یک سوال تاریخی، اما بنده در حد توان در خدمت شما هستم. درباره کعبه نخست نباید فراموش کرد که از دیرباز مقدس بوده و حتی باری تعالی برای حج اعمال خاصی قرار داده است. و گرچه در ابتدا گویا محلی برای عاکفین بوده اما به هر روی کعبه ماوای حاجیان بود اما یک دستور همه گانی در این باره ( یعنی لزوم حج برای همه)نبود که اگر بود حضرت موسی و عیسی (بر هر دوی ایشان درود) به حج مشرف می شدند که البته تاریخ این را ثابت نمی کند که مشرف شده باشند. از سوی دیگر همین کعبه تا سال دوم هجرت یعنی 15 سال قبله مسلمانان نبود. این هم باز نشان می دهد که در نزد باری تعالی بیت المقدس از اینجا مقدس تر بود. که بالاخره با آزار و اذیت یهودیان مسیر قبله برای مسلمانان تغییر می کند و تقدیس کعبه بیشتر می شود. که درباره کعبه روایات فراوانی داریم که به یکی از آنها اشاره می شود: «الكافي بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ دُفِنَ فِي الْحَرَمِ أَمِنَ مِنَ الْفَزَعِ الْأَكْبَرِ قُلْتُ لَهُ مِنْ بَرِّ النَّاسِ وَ فَاجِرِهِمْ قَالَ مِنْ بَرِّ النَّاسِ وَ فَاجِرِهِم: هر کس در حرم (بیت الله = کعبه) دفن شود، چه آدم بد کاری باشد چه نیکوکار ، خداوند او را از سختی های روز قیامت پاس می دارد» سند: مجلسی،بحار الأنوار ، تهران، اسلامیه،ج 7،ص 302.
حسن خزّاز گفت:از امام رضا ( عليه السّلام ) شنيدم كه فرمود: بعضى از كسانى كه ادّعاى محبّت و دوستى ما را دارند، ضررشان براى شيعيان ما از دجّال بيشتر است. حسن گفت : عرض كردم اى پسر رسول خدا( صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم ) به چه علّت؟ فرمود: به خاطر دوستىشان با دشمنان ما و دشمنىشان با دوستان ما. و هر گاه چنين شود، حقّ و باطل به هم در آميزد و امر مشتبه گردد و مؤمن از منافق باز شناخته نشود. )صفات الشيعه ص 8 (
برای عبارت "ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة" که شهرت هم پیدا کرده سندی سراغ دارید؟
البته این روایت را مرحوم شیخ صدوق در کتاب عیون اخبار الرضا«علیه السلام» با سلسلۀ روات آن بیان فرموده اند : حدثنا أبو الحسن على بن ثابت الدوالينى رضى الله عنه بمدينة السلام سنه اثنتين وخمسين وثلاث مأة قال: حدثنا محمد بن على بن عبد الصمد الكوفى قال: حدثنا علي بن عاصم عن محمد بن على بن موسى عن أبيه على بن موسى عن أبيه موسى بن جعفر عن أبيه جعفر بن محمد عن أبيه محمد بن على عن أبيه على بن الحسين عن أبيه الحسين بن على أبي طالب عليهم السلام قال: دخلت على رسول الله (صلی الله علیه وآله) وعنده أبي بن كعب فقال لي رسول الله (صلی الله علیه وآله): مرحبا بك يا أبا عبد الله يا زين السموات والارضين قال له أبي: وكيف يكون يا رسول الله (صلی الله علیه وآله) زين السموات والارضين أحد غيرك؟ قال: يا أبي والذي بعثنى بالحق نبيا ان الحسين بن على في السماء اكبر منه في الأرض وانه لمكتوب عن يمين عرش الله عز وجل: مصباح هدى وسفينه نجاة.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آلهمی فرماید: إِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ فِی السَّمَاءِ أَکْبَرُ مِنْهُ فِی الْأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَمَکْتُوبٌ عَنْ یَمِینِ عَرْشِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِصْبَاحُ هُدًى وَ سَفِینَةُ نَجَاةٍ ؛ مقام حسین بن على در آسمان بالاتر از [مقام] او در زمین است، و در طرف راست عرش الهى در باره او چنین نوشته شده است: چراغ هدایت و کشتى نجات. ( عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج 1، ص 59 – 64،) قيام امام حسينعلیه السلام براى دنياطلبى، شهرت، کسب قدرت و مقام و اهداف مادى و دنيوى نبود بلکه آن حضرت با اخلاص کامل براى احياء دين خدا و احکام آن، اصلاح امور امت جدش و... قيام فرمودو به طور حتم کسى که تنها به خاطر جلب رضاى خدا و عمل به دستورها و فرمان هاى الهى بر ضد ظالمان و ستمگران قيام کند، پيروز واقعى است و نام و ياد او در خاطره ها جاودانه خواهد ماند و دوستى و محبت او نيز در دل مؤمنان و انسان هاى آزاده و عدالت خواه خواهد ماند. ما به عنوان وارثان قیام خونین حسینی وظیفه داریم معارف و آموزه های نهضت کربلا و عاشورا را به نسل های آینده منتقل کنیم تا نسل های آینده و جوانان و نوجوانان از این چشمه جوشان سیراب گردند و در برابر ظالمان و ستمگران ساکت و خاموش ننشینند.
کسی که به بلوغ جنسی رسیده ولی امکان ازدواج نداشته باشد، به نظر چند راه کار برای پیشگیری از طغیان شهوت وجود دارد، تا خود را در فضای گناه قرار نداده و بر خویشتن مسلط گردد. 1. با توجه به وضعیت جسمانی خود، هقته ای دو روز (دوشنبه و پنجشنبه) روزه بگیرد، اگر برای او سخت است، ماهی سه روز (پنجشنبه اول و آخرماه و چهارشنبه وسط ماه) را روزه بگیرد که فقهاء بزرگوار در رساله های عملیّه خود به آن توصیه فرموده اند. 2. پرخوری نکند، قبل از سیر شدن از طعام دست بکشد و تا گرسنه نشود غذا تناول نکند. 3. از خرده خوری بین روز اجتناب کند، پس آجیل خوری نکند.
«آ»: «آرامش» وقتی به سراغت می آید که «تلاش» کرده باشی. «ا»: «اعتماد به نفس» یک «سرمایه» است نه یک «کلمه»! «ب»: برای «بهتر» شدن زندگی ات، «بهتر» فکر کن! «پ»: چرک نویس های زندگی ات گاهی به «پاک نویس» احتیاج دارند! «ت»: «تفاهم» درک کردن نیازهای طرف مقابل است نه دانستن نیازهای خود!
چکیده دراین مقاله کوتاه سعی بر آن شده که اهداف شبکه های ماهواره ای و نقشی که بر عهده دارند و همچنین بررسی آسیبهای ماهواره اعم از آسیبهای فردی، روحی روانی، خانوادگی، اجتماعی، دینی واعتقادی، و...با توجه به احادیث و آیات قرآن مورد بحث قرار گیرد. کلید واژه آسیبهای ماهواره، اهداف ماهواره، دعوت به گناه، عوارض روحی، روان پریشی، خود ارضائی، هم جنس گرایی، افسردگی، تهاجم فرهنگی، پشیمانی، نفاق، کید. مقدمه امروز ما با غول پرنده افسانهای 17 هزار سر و دست وپایی روبهرو هستیم که همه دنیا را به هم میدوزد و مرتبط میکند، غولی که چنگالهای نحس خود را در بدنه خانواده فرو میکند و نگوییم در یک آن بلکه با چند پرده نمایش سفره، خانه و خانواده را بر میچیند که اگر برای قدیمیها ازاین غول میگفتی دهانشان از تعجب باز میماند که مگر میشود بله امروز سر از قبر در بیاورند وببینند که این غول چگونه همسران را سر به هوی کرده ورو به طلاق و فرزندان را به اعتیاد و فساد دعوت میکند و چطور فرهنگها را مسخر خود و چطور آداب و رسوم و اعتقادات و ارزشها را به یک باره میبلعد؛ و جز خسران زیان تباهی باقی نمیگذارد. در این مقاله کوتاه به بخشی از اهداف ماهواره و آسیبهای ناشی از برخی از شبکهها و همچنین راهکارها توجه شده است.
فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعى روایت كرده : یكى از طلبه هاى حوزه باعظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود . روزى از روى شكایت و فشار روحى كنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام)عرضه مى دارد : شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید ، در حالى كه من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم ؟!
شب امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در خواب مى بیند كه آن حضرت به او مى فرماید : اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و فیجیل و فرش طلبگى است ، و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد دكن به خانه فلان كس مراجعه كنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز كرد به او بگو :